خانه / دعا / آثار سوره بقره برای دفع حیوانات و حشرات موذی از منزل

آثار سوره بقره برای دفع حیوانات و حشرات موذی از منزل

درراین مطلب از سایت ادعیه و اذکار هاروس به آثار سوره بقره برای دفع حیوانات و حشرات موذی از منزل پرداخته ایم. برای دفع حیوانات از خانه دعا و سوره مجرب عنوان شده را بخوانید که ان شاء الله کارگشا باشد.

آثار سوره بقره برای دفع حیوانات و حشرات موذی از منزل،آیه دفع حیوانات از خانه,آیه دفع حشرات از خانه,آیه دفع حشرات موذی از منزل,خواص و فضیلت آیه 243 بقره,آیه دور کننده حیوانات موذی,آیه 243 بقره برای فراری دادن حشرات از خانه

آثار سوره بقره برای دفع حیوانات و حشرات موذی از منزل

برای خلاصی از این وضعیت هر کس آیه 243 سوره بقره را بر طشت یا کاغذ نوشته و در آب شسته و در خانه پاشد همه حیوانات و حشرات موذی که در آن خانه است از بین برود.

اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ خَرَجُوا مِن دِیارِهِم وَ هُم اُلُوفٌ حَذَرَ المَوتِ فَقالَ لَهُم اللهُ مُوتُوا ثُمَّ اَحیاهُم اِنَّ اللهَ لَذُو فَضلٍ عَلَی النّاسِ وَ لکِنَّ اَکثَرَ النّاسِ لا یَشکُرُونَ

آیا ندیدید آنهایی را که از ترس مرگ از دیار خود بیرون رفتند که هزارها تن بودند، خدا فرمود که تمام بمیرید (همه مردند) سپس آنها را زنده کرد، زیرا خدا را در حق بندگان فضل و کرم بسیار است، و لیکن بیشتر مردم سپاسگزار نیستند.

نکته ها

در شأن نزول اين آيه آمده است كه در يكى از شهرهاى شام كه حدود هفتاد هزار خانوار جمعيّت داشت، بيمارى طاعون پيدا شد و با سرعتى عجيب مردم را يكى پس از ديگرى از بين مى‌برد. در اين ميان عده‌اى از مردم‌ «2» كه توانايى و امكانات كوچ داشتند، به اميد اينكه از مرگ نجات پيدا كنند از شهر خارج شدند، پروردگار، آنها را در همان بيابان به همان‌ بگفته صاحب تفسير تبيان (ج 2، ص 282) تعدادشان از ده هزار بيشتر بوده است، زيرا عرب به بيش از ده هزار «الوف» وبه كمتر از آن «آلاف» مى‌گويد. بيمارى نابود ساخت.

از برخى روايات استفاده مى‌شود كه اصل بيمارى مزبور در آن شهر، به عنوان مجازات بود.

زيرا وقتى رهبر و پيشواى آنان از آنها خواست كه خود را براى مبارزه و جهاد آماده كرده و از شهر خارج شوند، آنها به بهانه اينكه در منطقه جنگى مرض طاعون شايع است، از رفتن به ميدان جنگ خوددارى كردند و خداوند آنها را به همان چيزى كه بهانه فرار از جنگ قرار داده بودند، مبتلا ساخت.

در برخى تفاسير و روايات‌ «1» آمده است: وقتى حِزقيل نبى، يكى از پيامبران بنى اسرائيل، از آنجا عبور مى‌كرد از خداوند درخواست كرد كه آنها را زنده كند. خداوند دعاى او را اجابت كرد و آنها را مجدّداً زنده نمود و به زندگى باز گشتند. البته اين الطاف الهى، هشدار و درس عبرتى براى آيندگان تاريخ است كه انسان بفهمد و شكرگزار خداوند باشد.

صاحب تفسير المنار، مرگ و حيات در آيه را به شكلى سمبوليك معنا كرده و آن را كنايه از بدست آوردن استقلال و از دست دادن آن دانسته است.

صاحب تفسير الميزان، ضمن انتقاد شديد از اين طرز تفكّر مى‌فرمايد: بايد به ظاهر آيات معتقد بود وگرنه لازم مى‌آيد تمام معجزات وامور خارق العاده را توجيه يا تأويل نمائيم.

ازآنجا كه شكر، تنها به زبان نيست، بلكه حقيقت شكر آن است كه نعمت‌هاى الهى را در جاى خود مصرف كنيم، لذا اكثر مردم شكرگزار واقعى نيستند.

در آيه اگر مى‌فرمود: «اكثرهم لا يشكرون» معنا اين بود كه اكثر آن مردم اهل شكر نبودند، ولى قرآن سيماى اكثر مردم در تمام اعصار را بيان مى‌كند، نه گروهى خاصّ را. «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ»

شيعه، به رجعت و زنده شدن گروهى از افراد قبل از قيامت، اعتقاد دارد و علاوه بر صدها حديث، از آياتى همچون اين آيه، امكان وقوع آن را استفاده مى‌كند.

برگرفته از سایت دعاشفا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *