خانه / دسته‌بندی نشده / خواص سوره یوسف برای عزیزشدن و محبوبیت نزد همه

خواص سوره یوسف برای عزیزشدن و محبوبیت نزد همه

در این مطلب از سایت ادعیه و اذکار هاروس به خواص سوره یوسف برای عزیزشدن و محبوبیت نزد همه پرداخته ایم. برای عزیزشدن و جلب محبت دیگران دعای مجرب عنوان شده را بخوانید که ان شاء الله کارگشا باشد.

خواص سوره یوسف برای عزیزشدن و محبوبیت نزد همه,سوره یوسف برای عزیز شدن,دعای قوی عزیز شدن,دعای حضرت یوسف برای عزیز شدن,سوره قرآنی برای عزیز شدن,بهترین ذکر و دعای عزیز شدن

خواص سوره یوسف برای عزیزشدن و محبوبیت نزد همه

سوره یوسف برای عزیز شدن :

هر که سوره یوسف را بنویسد و سه روز در خانه نگهدارد و بعد از سه روز آن را در بیرون خانه دفن کند نزد پادشاه مملکت عزیز و مکرم گردد.

داستان حضرت یوسف تا عزیز مصر شدن :

یکی از پیامبران الهی یوسف است داستان یوسف در قرآن کریم بلند و پرنکته است.

حسد برادران را وادار می کند که او را به چاه بیندازند. قافله ای سر می رسد و دلو را در چاه می افکنند تا آب بکشند و استفاده کنند.

ناباورانه می نگرند به جای آب، نوجوانی زیبا از چاه سر برآورد.

او را به بردگی می گیرند و در مصر به فروش می رسانند.

یوسف به عنوان برده به کاخ عزیز مصر راه می یابد و زلیخا همسر عزیز شیفته یوسف می شود و می خواهد از او کام گیرد.

یوسف پاکدامنِ پیغمبرزاده به گناه تن نمی دهد.

او را تهدید به زندان می کنند.

یوسف دست به دعا برمی دارد و می گوید:

رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَی مِمّا یدْعُونَنی إِلَیهِ وَإِلاّ تَصْرِفْ عَنّی کیدهُنَّ أصْبُ إِلَیهِنَّ وَأَکنْ مِنَ الْجاهِلینَ

ترجمه دعای فوق :

بار الها، زندان برای من دوست داشتنی تراست از گناهی که مرا به سوی آن فرا می خوانند، اگر مکر زنان را از من مگردانی با آنان درآمیزم و از جاهلان خواهم بود.

خداوند هم دعای او را مستجاب فرمود و مکر زنان دربار را از اوبگرداند پس یوسف را زندانی کردند.

حضرت یوسف مدتی را در زندان می گذراند.

سال ها و حکایت ها می گذرد تا آن که برای تعبیر خواب پادشاه مصر در زندان به نزد او می آیند.

یوسف از موقعیت استفاده می کند، از بی گناهی خود می گوید، و از سبب زندانی شدن خود جویا می شود.

پیام او را به پادشاه می رسانند. پادشاه زنان را احضار می کند.

همه زنان، به ویژه زلیخا همسر پادشاه، بر گناهکاری خود و بی گناهی یوسف گواهی می دهند. یوسف از زندان آزاد، مقرّب دربار و وزیر دارایی واقتصاد می شود.

در کنعان مردم دچار قحطی می شوند و برای تهیه آذوقه به سوی مصر رو می آورند. مصر که با تدبیر یوسف دارای انبارهای بزرگ غلّه شده است پذیرای فرزندان یعقوب می شود.

باز هم حکایت ها می گذرد تا آن گاه که خبر یوسف به یعقوب می رسد و یعقوب و خاندانش راهی مصر و بر سرای بزرگ یوسف وارد می شوند.

یوسف، پدر و مادرش را احترام می کند و بر تخت می نشاند و برادرانش در برابر او به خاک در می افتند و برای خداوند سجده می گزارند.

با پدید آمدن چنین صحنه ای، خوابی که یوسف در نوجوانی دیده بود و به پدرش بازگو کرده بود تعبیر می شود.

حضرت یوسف دست به دعا بر می دارد و با خداوند چنین مناجات می کند:

رَبِّ قَدْ آتَیتَنِی مِنَ المُلْک وَعَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الأَحادِیثِ فاطِرَ السَّموتِ وَالأَرضِ أَنْتَ وَ لِیی فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنی مُسْلِماً وَأَلْحِقْنِی بِالصّالِحینَ

ترجمه دعای فوق :

بار الها، تو به من ریاست دادی، و تعبیر خواب را تو به من آموختی، ای آفریننده آسمان ها و زمین، تو ولی و سرپرست منی در دنیا و آخرت، مرا مسلمان بمیران و به نیکوکارانم بپیوند.

برگرفته از سایت دعاسایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *