خانه / دعا / دعای خلاص شدن از زندان و رفع بلا ها و خطرات بزرگ

دعای خلاص شدن از زندان و رفع بلا ها و خطرات بزرگ

در ادامه این مطلب از سایت هاروس می خوانیم دعای خلاص شدن از زندان و رفع بلا ها و خطرات بزرگ را که سبب می شود اگر درگیر خطرات و بلاهای بزرگ هستید. نجات پیدا کنید. اگر کسی سعی می کند شما را به زندان بیندازند نجات پیدا کنید.

,دعای رهایی از زندان,دعای رهایی از زندان و اسارت,دعاي رهايي از زندان,دعای رهایی از زندان حضرت زهرا,دعای رهایی از زندان صوتی,دعای رهایی از زندان فوری,دعای رهایی از زندان حضرت یوسف,دعای برای رهایی از زندان,دعای رهایی زندانی از زندان,دعای رهایی زندانی,دعای رهایی زندان

دعای خلاص شدن از زندان و رفع بلا ها و خطرات بزرگ

دعای خلاص شدن از زندان و رفع بلا ها و خطرات بزرگ,دعای حضرت زهرا برای رهایی از زندان,دعا برای رهایی از زندان,دعا برای رهایی زندانی از بند,دعای مجرب برای رهایی از زندان,دعا برای رهایی زندانی از زندان,بهترین دعا برای رهایی از زندان,

علامه لاهیجانی انصاری روزی از ایشان پرسیدند که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و یا در امور اخروی و بن بست کارها به چه ذکری مشغول شویم تا گشایش یابد؟ در جواب فرمودند:

« پس از 5 بار صلوات و قرائت آیة الکرسی در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو:

َالّلهمَ اجعَلنی فی ِدرعِکَ الحَصینَة اََّلتی َتجعَل فیها مَن تَشاء

: بار پروردگارا! مرا در حصن و پناهگاه خود و در جوشن و زره محکمت قرار بده که در آن هر کس را که بخواهی قرار می دهی تا گشایش یابد.»

دعای خلاص شدن از خطرات و مشکلات

مرحوم سید بن طاوس می گوید : نوبة العنبری نقل کرده یوسف بن عمر من را بر عملی امر کرد و من از ترس او فرار کردم چون بازگشتم من را حبس کرده و به قدری در زندان سختی کشیدم که حتی یک موی سیاه نیز در سرم باقی نماند . تا آنکه در خواب شخصی را دیدم که می گوید : ای عنبری حبس تو طولانی شد ؟ گفتم :بلی گفت 3 مرتبه بگو :

أَسْأَلُ اللهَ العَفوَ وَالعافِیَةَ وَالمُعافاةَ فی الدُّنیا وَالآخِرَةِ

این دعایی است مستجاب که شکی در آن نیست و در شدائد و سختی ها و زندان خوانده شود به زودی زندانی آزاد گردد عنبری می گوید : از خواب بیدار شدم و آن چه را که در خواب دیدم نوشتم و سپس وضو گرفتم و مقداری نماز خواندم و همین دعا را تکرار کردم تا آنکه صبح شد و نماز صبح را خواندم ناگهان دیدم زندان بان آمد و گفت نوبه عنبری کجاست ؟ من نیز خود را معرفی کردم من را با همان غل و زنجیر به نزد یوسف بن عمر بردند من در تمام این مدت آن ذکر را تکرار می کردم . همینکه ابن عمر مرا دید فرمان داد آزادم کنند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *